Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-29@21:02:43 GMT

نقش چین در بازگشت کشورهای عربی به سمت دمشق

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۹۱۹۶۸

نقش چین در بازگشت کشورهای عربی به سمت دمشق

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، اعلام توافق میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای از سرگیری روابط خود در پکن در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۴۰۱، ناظران را به این قطعیت رساند که چین تلاش دارد سیاست و راهبرد متفاوتی در ارتباط با منطقه غرب آسیا در پیش گیرد. از آن پس روند توسعه روابط سوریه با کشورهای عربی نیز سرعت یافته است و وزرای خارجه عربستان سعودی و سوریه از پایتخت‌های یکدیگر دیدار کرده‌اند و اکنون دولت سعودی اصلی‌ترین حامی بازگشت دمشق به اتحادیه عرب به شمار می‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این نوشتار سعی داریم در خصوص تأثیر رهبرد چین بر حل و فصل بحران در سوریه بپردازیم.

در ابتدا به طور خلاصه باید اشاره کرد که طبق آمار نشریه Oil & Gas Journal منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ۴۹ درصد نفت جهان (۸۶۹.۶ میلیارد بشکه) و ۳۸.۶ درصد گاز جهان (۸۱.۷ تریلیون متر مکعب) را در خود جای داده است. همچنین منطقه‌ای است که به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و راهبردی، همواره از جایگاه و اهمیت ویژه‌ای در سیاست جهانی برخوردار بوده است. یکی از کشورهایی که در سال‌های اخیر توجه ویژه‌ای به این منطقه کرده، جمهوری خلق چین است. می‌توان گفت چین برای تداوم رشد اقتصادی خود به عنوان مهمترین ابزار مشروعیت‌ساز حزب کمونیست، نیاز روزافزونی به انرژی نهفته در غرب آسیا و شمال آفریقا پیدا کرده است.

همچنین رشد اقتصادی زیاد چین نیاز این کشور را به انرژی بیش از پیش کرده است؛ به همین دلیل چینی‌ها اقدام به سرمایه‌گذاری‌های فراوان در حوزه انرژی در مناطق مختلف دنیا مانند استرالیا، کانادا، کشورهای آفریقایی و غرب آسیا کرده‌اند.

تا دهه ۱۹۶۰ و بیشتر دهه ۱۹۷۰ ،سیاست خارجی چین در غرب آسیا، چیزی بیش از مواضع ایدئولوژیک پکن در ارتباط با رادیکالیسم دنیای عرب و شعار حمایت از فلسطین به دلیل هماهنگی با حمایت‌های چین از «جنبشهای آزادیبخش» در سراسر جهان نبود. پس از نشست تاریخی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در سال ۱۹۷۸ که اصلاحات داخلی چین شروع شد و اوایل دهه ۱۹۹۰ که دروازه‌های چین به روی غرب باز شد، پکن به صورت عمیق‌تری در غرب آسیا به خصوص خلیج فارس درگیر شده است.

در این راستا سفر «شی جینگ پینگ» رئیس‌جمهور چین در ۱۶ آذر ۱۴۰۱ به عربستان سعودی و حضور در سه نشست «چین و عربستان سعودی»، «چین و رهبران عرب» و «چین و شورای همکاری خلیج فارس» در حالی که رهبران عربی نیز خود را به ریاض رسانده بودند، پژواک وسیعی در رسانه‌ها و محافل مطالعاتی روابط بین‌الملل داشت. با توجه به اینکه تا پیش از آن حضور رهبران عربی صرفا زمانی که رئیس‌جمهور آمریکا عازم ریاض می‌شد، اتفاق می‌افتاد، اما این بار کشورهای عربی به صراحت این پیام را به واشنگتن مخابره کردند که برای چین وزنی همراستای آمریکا و چه بسا بیشتر قائل هستند.

 

چین راهبرد خود را تغییر می‌دهد

 

به نوشته «عمر حمزاوی» مدیر پروژه خاورمیانه در مؤسسه کارنگی، میانجیگری چین در توافق عادی‌سازی روابط عربستان و ایران، نشان دهنده خروج پکن از سیاست پیشین خود در خاورمیانه یعنی حفظ حداقل مداخله و حفظ نفوذ خود در ماهیت اقتصادی است. از نظر او چین با آوردن موفقیت آمیز دو تن از سرسخت‌ترین رقبای خاورمیانه به میز مذاکره، قصد دارد به عنوان یک شریک توانمند در منطقه کسب اعتبار کند.

 

حمزاوی البته تأکید می‌کند که با توافق عربستان و ایران و تغییر رویکرد چین در خاورمیانه، پکن باید با چالش‌های راهبردی روبرو شود که بی‌طرفی این کشور را تهدید می‌کند، زیرا موفقیت استراتژی جدید این کشور به واقعیت‌های میدانی و سیاست بازیگران منطقه‌ای و میزان تعهد آن‌ها به توافقات بستگی دارد.

به عقیده او هرچند چین بزرگترین شریک تجاری ایران به شمار می‌رود و جایگاه ویژه‌ای نزد این کشور دارد، اما این بدان معنا نیست که پکن می‌تواند تهران را تحت فشار بگذارد.

چین هم پیمانانش را به سمت سوریه سوق می‌دهد

 

پس از توافق عربستان و ایران، مقامات سعودی با بازگشایی سفارت خود در سوریه به عنوان متحد اصلی ایران در منطقه و برقراری دوباره روابط موافقت کردند. «فیصل المقداد» وزیر خارجه سوریه در ۲۳ فروردین به عربستان رفت و در مقابل «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه سعودی نیز در ۲۹ فروردین راهی دمشق شد. همزمان عربستان سعودی در ۲۵ فورردین مقامات ۹ کشور عربی را به جده فراخواند تا آن‌ها را به بازگشت سوریه به اتحادیه عرب ترغیب کند.


دیدار وزیر خارجه عربستان سعودی با بشار اسد در دمشق

 

در این راستا «مائو نینگ» سخنگوی وزارت امور خارجه چین نیز با بیان اینکه چین از بهبود روابط میان سوریه و سایر کشورهای عربی استقبال و از بازگشت فوری سوریه به میان «خانواده عرب» خود حمایت می‌کند، گفته است: «این تحول به کشورهای عربی کمک می کند تا به همبستگی و توسعه دست یابند و استقلال راهبردی کشورهای منطقه را گسترش دهند».

«کمیل اتراقچی» تحلیلگر مسائل سوریه نیز به میدل ایست آی گفت که رهبری کنونی عربستان سعودی نسبت به گذشته انعطاف بیشتری از خود نشان می‌دهند و ریاض پس از سال‌ها تلاش برای برقراری نظم جدید در منطقه (عاری از نفوذ ایران) متوجه شده است که به یک راهبرد جدیدی نیاز دارد و اینکه سعودی‌ها و ترک‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که برای بازگرداندن وضعیت عادی و ثبات در منطقه، باید از پرونده سوریه خارج شوند.

 

از سوی دیگر به دلیل درگیر شدن آمریکا در جنگ اوکراین و همزمان نبود یک استراتژی منسجم این کشور در سوریه، به نظر می‌رسد که عربستان سعودی از تلاش‌های چین برای پایان نزاع در سوریه و منطقه غرب آسیا استقبال می‌کند. سعودی‌ها به خوبی می‌بینند که در سایه رهبری آمریکا هیچ یک از برنامه‌ها و طرح‌های گذشته در منطقه به ثمر ننشسته است. نه در سوریه و نه در یمن علی‌رغم تمامی حمایت‌های آمریکا شرایط طبق خواسته بلوک عربی-غربی پیش نرفت و در اصل راهبرد پیشین شکست خورده است.

تصویب پیوستن به سازمان همکاری شانگهای (SCO) (حوزه نفوذ اقتصادی چین و روسیه) در هیأت وزیران عربستان سعودی نیز نشان دیگری است که سعودی‌ها در این حوزه نیز سعی دارند حداقل میان غرب و شرق ایجاد موازنه کنند.

نکته مهم‌ دیگر در این رابطه به طرح «ابتکار کمربند و جاده» (Belt and Road Initiative) باز می‌گردد. طرحی ۹۰۰ میلیارد دلاری که چین قصد دارد در بیش از ۷۰ کشور جهان سرمایه‌گذاری کند. ۱۷ کشور در غرب آسیا و شمال آفریقا از جمله عربستان سعودی و سوریه نیز درون این طرح قرار دارند. در این بین ثبات اقتصادی و امنیتی جوهره موفقیت‌آمیز بودن این طرح محسوب می‌شود. چین همچنین قصد دارد سرمایه‌گذاری هنگفتی در بنادر لبنان در قالب این طرح انجام دهد که ثبات در لبنان ارتباط مستقیمی به ثبات و امنیت در سوریه دارد.


طرح «ابتکار کمربند و جاده»

 

قابل ذکر است که اولین نقش‌آفرینی چین در حوزه دیپلماتیک در غرب آسیا نیز در سوریه بود، به طوریکه در گفت‌و‌گوهای روند آستانه حضور یافت و چندین بار قطعنامه‌های شورای امنیت علیه دولت دمشق را وتو کرده است.

نکته پایانی و مهم اینکه ورود چین به عرصه نقش‌‌آفرینی در منطقه غرب آسیا در وهله اول معلول افول آمریکا در منطقه است، افولی که تنها با مقاومت و پافشاری شدید جمهوری اسلامی ایران و نیروهای هم‌پیمان در منطقه میسر شد و در ادامه موجب ناامیدی هم‌پیمانان آمریکا از رهبری این کشور و حرکت لاجرم آن‌ها به سمت چین و روسیه شده است.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سیاست چین در خاورمیانه بحران سوریه روابط ایران و عربستان منطقه غرب آسیا عربستان سعودی کشورهای عربی غرب آسیا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۹۱۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟

نشریه آمریکایی "فارن افرز" با انتشار مقاله ای به تغییر فضای ژئوپلتیک منطقه پس از حمله تلافی جویانه اخیر ایران به اسرائیل پرداخته و امکان شکل گیری یک ائتلاف ضدایرانی با حضور اسرائیل و کشورهای عربی با مشارکت آمریکا و غرب را مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش عصرایران، در این مقاله آمده است:

هنگامی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، دولت اردن به دفع حمله ایران کمک کرد. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت کرده‌اند، تلاش‌هایی که آنها بعدا آن را رد کردند.

 با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. تغییری با این پیش فرض که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. 

سپهبد "هرزی هالوی" رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران "فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است." موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی نیز اعلام کرد که "ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی که در رهگیری پرتاب‌های ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد."

پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتا محدود به تاسیسات نظامی در ایران، "دیوید ایگنِیشس"، ستون نویس واشنگتن پست، اظهار داشت که اسرائیل "مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند." او نوشت: "به نظر می‌رسد که اسرائیل با پاسخ نظامی ملایم خود به ایران، منافع متحدان عربش در این ائتلاف رادر نظر گرفت. متحدانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اردن که همگی در عملیات رهگیری پرتابه های ایرانی علیه اسرائیل به طور مخفی و آشکار مشارکت کردند.

به نظر این ستون نویس واشنگتن پست، این یک "تغییر پارادایم بالقوه برای اسرائیل"است، تغییری که به خاورمیانه "شکل جدیدی" می‌بخشد.
با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد خوش بینانه به نظر می رسند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند. مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تنش نظامی بین اسرائیل و ایران در ماه آوریل امسال، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد.

 اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 "ابراهیم" را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و تلاش وزرای راست افراطی کابینه او برای شکننده کردن وضعیت موجود در اورشلیم ناامید شده بودند. 

مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات مردمی را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.

هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که مواضع سابق آنها تغییر نکرده است. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها به طور تقلیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد می‌کنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند. 

آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل یک کشور فلسطینی بستگی دارد.

پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع را با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد.

 اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا پرتابه های ایرانی را متوقف کرده و مستقیما حملات ایران را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها، به‌ویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که اسرائیل موفق شده با تلاش‌های منطقه‌ای گسترده، حمله تهران را خنثی کند.

اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی نیز از مشارکت خود برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که "امنیت و حاکمیت" اردن "بالاتر از همه ملاحظات" قرار دارد.

تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط آنها با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، از کاخ سفید ناامید شده‌اند، اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند چون هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که از ایالات متحده دریافت می کنند، نمی بینند.

در ماه‌های اخیر، کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های مخرب ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر گونه توافق عادی سازی آینده رابطه آنها با اسرائیل باشد و امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه می دهد.

با این حال، در همان زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. آنها به خوبی می دانند که تقابل آنها با ایران آنها را در معرض خطر قرار می دهد. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم از سوی امارات و بحرین نیز تهران به صراحت به این 2 کشور هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر یک ایران که به طور فزاینده تهاجمی تر می شود، تلاش برای نزدیکی به تهران است. 

بر همین اساس امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی رامطرح کرده اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تنش تلفنی تماس گرفت.

علایق آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرف‌ها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا تمایل کمتری به حمایت از عملیات اسرائیل خواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم در آنجا دارد.

با وجودی که بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های مشترکی با اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی دارند، اما کشورهای عربی خلیج فارس، به تجربه دریافته اند که باز کردن گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی و انجام دیپلماسی پنهان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از تشدید درگیری است. 

هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل را به شرط تعهد تل آویو به مشارکت در فرایند سیاسی با هدف تشکیل یک کشور فلسطینی، منوط کرده است. 

با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد به این مساله که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر روابط اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. 

کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر بین طرفین است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان می‌برد.

کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. 

با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چندجانبه منطقه ای و جهانی خود را متعادل کنند، نه اینکه در یک مسیر یکطرفه پل ها را پشت سر خود خراب کنند.

با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوطی برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است و دقیقا به همین دلیل است که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را همزمان با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آنها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند.

 در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید سکویی برای گفتگوهای منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.

اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. 

با این حال، به این زودی ها گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نخواهد بود مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد.

 تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع‌بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نگاه دولت های عربی به درگیری ایران و اسراییل گفت و گوی دیدنی اعراب درباره رویارویی ایران و اسرائیل (فیلم)

دیگر خبرها

  • نگاه تاریخی به خلیج فارس راه حل مناقشات منطقه‌ای
  • دیدار و گفت‌وگوی وزرای خارجه آمریکا و عربستان درباره غزه
  • هشدار اسرائیل به نمایندگان دیپلماتیک خود در سراسر جهان/ آغاز سفر منطقه‌ای وزیر خارجه آمریکا از عربستان/ دیدار وزیر امور خارجه بحرین با بشار اسد
  • اسد خطاب به وزیر بحرینی: همبستگی کشورهای عربی به ثبات در منطقه می‌انجامد
  • نشست مشورتی مقامات ۶ کشور عربی درباره تحولات غزه
  • برگزاری نشست مشورتی مقامات ۶ کشور عربی درباره تحولات غزه
  • ریاض اولین مقصد «بلینکن» در دور جدید سفر منطقه‌ای خاورمیانه
  • معاریو: برخی اعراب از اسرائیل خواسته‌اند حماس را نابود کند؛ اما این محال است
  • فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
  • بالانسر ایران و اسرائیل